فیلم های هفته (۵)

مقدمـه : مشکل جیمی کمیل با مت دیمون چیه امروز مـی خواهم اول از سریـال ها شروع کنم . مشکل جیمی کمیل با مت دیمون چیه همانطور کـه مـی دانید خیلی اهل دنبال سریـال نیستم و فیلم ها را ترجیح مـی دهم با این حال این چند وقت گذشته نشستم و بعد از چند سال این دست و آن دست سریـال "فرار از زندان" را بطور کامل تماشا کردم . مشکل جیمی کمیل با مت دیمون چیه بعدش گفتم حالا کـه این همـه وقت گذاشته ام خب چند خط هم راجبش بنویسم و اینطور شد کـه گفتم حالا کـه قرار هست راجب فرار از زندان بنویسم راجب چند سریـال دیگر هم کـه قبلاً دیده بودم بنویسم! بنابراین اول با این سریـال ها شروع مـی کنیم و بعد مـی رویم سراغ فیلم هایی کـه در سه هفته اخیر تماشا کرده ام .

*

سریـال مختارنامـه :

سریـال مختارنامـه کـه معرف حضور همـه شما هست! پخش آن درون ایـام محرم از برخی شبکه ها از جمله شبکه IFILM بهانـه ای شد که تا بنشینم و DVD هایش را یکبار دیگر بطور کامل تماشا کنم . این سریـال یکی از بهترین سریـال های تاریخی ساخته شده درون تلوزیون ایران مـی باشد کـه الحق و الانصاف حق مطلب را درباره شخصیت کمتر شناخته شده مختار ثقفی که تا حدود زیـادی ادا کرده هست . با این وجود سریـال کاستی هایی هم داشت کـه هرچند بـه چشم مخاطب عادی سریـال نمـی آمد از نگاه تیزبین و نکته سنج علما و مورخان دور نماند و باعث اعتراضاتی از سوی آنـها شد . بـه عنوان مثال برخی بخش های مربوط بـه کشتن قاتلان شـهدای کربلا درون سریـال با آنچه کـه در کتاب های تاریخی و معتبر شیعه آمده هست متفاوت بود نظیر شیوه بـه قتل رساندن حرمله کـه آن را "دوئل وسترنی" مخالف واقعیت تشبیـه د . همچنین بـه نظر شخص بنده درون پایـان سریـال جای یک متن اختتامـیه به منظور بیـان سرنوشت آل زبیر و ابراهیم بن مالک اشتر و پسر مختار و ... خالی بود چون سئوالات زیـادی را پیرامون این افراد به منظور مخاطبانی کـه اهل مطالعه کتب تاریخی نیستند پدید آورد .

سریـال فرار از زندان :

سریـال فرار از زندان یکی از معروف ترین و پرطرفدارترین سریـال های دو دهه اخیر جهان و اولین سریـالی بود کـه بصورت قسمت-قسمت راهی شبکه نمایش خانگی ایران شد (یـادش بخیر ؛ توسط شرکت جوانـه پویـا) . بعد از چند سال کـه دوره کاملش را به منظور خودم نگه داشته بودم بالاخره نشستم و از اول که تا آخر تماشا کردم . فصل یک فوق العاده و به نظرم بهترین فصل مجموعه بود . فصل دوم هم خوب بود با این وجود بـه اندازه فصل اول جذابیت نداشت . فصل سوم بهتر از فصل دوم بود اما تلاش سازندگان به منظور پنـهان عدم حضور سارا ویل کالینز درون نقش سارا تانکریدی درون این فصل کمـی بـه داستان آن لطمـه زد . فصل چهارم یک شروع احمقانـه داشت بخصوص با حضور ناگهانی سارا اما کم کم توانست دوباره نظرم را جلب کند که تا رسید بـه سه قسمت آخر ؛ ظاهر شدن پال کلرمن و مختومـه شدن سریع پرونده ، مشکل جیمی کمیل با مت دیمون چیه بعد هم ماجرای گیر افتادن سارا درون زندان زنان کـه واقعاً فاجعه بود و مرگ مایکل درون عملیـات نجات کـه بیشتر شبیـه بود که تا فداکاری ، چون مـی شد به منظور مایکل مرگ هوشمندانـه تر و حماسی تری رقم زد . درون مجموع سریـال "فرار از زندان" شروعی فوق العاده داشت اما درون پایـان بـه سرهمبندی روی آورده بودند!

سریـال گروگان :

سریـال سیزده قسمتی گروگان را چند ماه قبل تماشا کردم . این سریـال ماجرای ربوده شدن پسر یکی از خانواده های ثروتمند و پرنفوذ نیویورک را روایت مـی کند ، درحالی کـه FBI درون تلاشی نسبتاً احمقانـه به منظور یـافتن پسر ربوده شده دست و پا مـی زند یک کاراگاه خصوصی کـه توسط خود خانواده استخدام شده نتنـها سرنخ هایی به منظور یـافتن پسر و تبهکاران مـی یـابد بلکه پی بـه اسرار و زوایـای پنـهان این خانواده ظاهراً خوشبخت نیز مـی برد .

این سریـال هم سریـال جذاب و گیرایی بود که تا حدی کـه وقتی مـی خواستم تماشای قسمت اول را آغاز کنم تنـها هدفم این بود کـه ببینم سریـال خوبی هست یـا نـه اما بلافاصله جذبم کرد و همـه آن را پشت سر هم که تا آخر تماشا کردم . دوازده قسمت فوق العاده اما یک قسمت ضعیف (یعنی قسمت سیزدهم) . بـه نظر مـی رسید سازندگان قصد داشته اند ایده بـه کار گرفته شده درون قسمت سیزدهم را بـه صورت یک فصل جداگانـه عرضه کنند اما پایین بودن مخاطبان سریـال باعث شده که تا در یک قسمت کار را فیصله بدهند . البته راه گریزی به منظور ادامـه سریـال باز ماند اما دیگر هیچوقت ساخته نشد . (این سریـال سال ۲۰۰۶ از شبکه NBC آمریکا پخش شده است)

سریـال جریکو :

سریـال جریکو همزمان با سریـال گروگان توسط شبکه CBS آمریکا پخش مـی شد و با استقبال بیشتری مواجه گردید بـه همـین خاطر درون دو فصل ساخته شد . ماجرای این سریـال درباره اهالی یک شـهر کوچک و دور افتاده بـه نام جریکو هست که یک روز متوجه مـی شوند شـهرهای بزرگ آمریکا مورد حمله اتمـی قرار گرفته و حکومت آمریکا سقوط کرده هست . ارتباط اهالی با سایر نقاط قطع شده و در این شرایط آنـها حتما برای زنده ماندن تلاش کنند . تلاش ها و راهکارهای مبتکرانـه اهالی به منظور حفظ خود واقعاً جالب توجه هست اما خط اصلی داستان مربوط بـه این مـی شود کـه سرنخ حملات اتمـی بـه آمریکا درون همـین شـهر کوچک پنـهان شده و کم کم سر و کلهانی کـه به دنبال این سرنخ مـی گردند درون شـهر پیدا مـی شود و به مشکلات مـی افزایند .

فصل اول سریـال جریکو بسیـار فوق العاده بود و از نظر جذابیت مـی توان آن را بـه علاقه مندان سریـال فرار از زندان توصیـه کرد اما فصل دوم کـه با انتقادات فراوانی مواجه شد و باعث توقف داستان درون پایـان این فصل گردید نقاط ضعف بسیـاری دارد کـه بیشتر بـه خارج شدن محدوده داستان از حدود شـهر جریکو مربوط مـی شود . کاراکتر اول سریـال جریکو بـه نام جک گرین (با بازی اسکات اولریک) شباهت زیـادی بـه کاراکتر مایکل اسکافیلد سریـال فرار از زندان دارد ؛ هر دو باهوش اما منزوی هستند ، هر دو مشکلاتی شخصی دارند کـه از دیگران پنـهان مـی کنند ، هر دو درون تلاش هستند که تا به هر شکل ممکن از خانواده و اطرافیـانشان حمایت کنند ، هر دو نقشـه هایی زیرکانـه و غافلگیرانـه به منظور غلبه بر دشمنان طرح مـی کنند و ... با این وجود کاراکتر جک گرین نسبت بـه مایکل اسکافیلد یک نقطه برتری دارد ؛ مایکل همـیشـه به منظور فرار نقشـه مـی کشید اما جک به منظور ماندن و جنگیدن نقشـه مـی کشد .

سینما پارادیزو :

سینما پارادیزو یکی از آن فیلم هایی هست که مـی گویند عشق سازنده اش بـه سینما را نشان مـی دهد . سینما پارادیزو ساخته جوزپه تورناتوره محصول ۱۹۸۸ ایتالیـا درون دو مقطع زمانی روایت مـی شود ؛ بـه کارگردان مشـهور ایتالیـایی سالواتوره دی ویتا خبر مـی دهند کـه آپاراتچی پیر روستایشان درگذشته هست و او تصمـیم مـی گیرد بعد از سی سال بـه روستا بازگشته و در تشییع جنازه شرکت کند . درون این بین فیلم ماجراهای سالواتوره را از کودکی که تا جوانی درون این روستا ، دوستی اش با آپاراتچی و عشقش بـه سینما را روایت مـی کند . بخش مربوط بـه خاطرات گذشته سالواتوره فوق العاده هست اما بخش های مربوط بـه زمان حال داستان خیلی خشک و بی روح هست و تنـها سکانس جذابش آخر فیلم هست که سالواتوره کارگردان درون سالن شخصی اش فیلمـی را کـه از نگاتیوهای قدیمـی سینمای روستایشان ساخته شده تماشا مـی کند و بیننده مـی تواند تمام احساسات دورنی را کـه شخصیت سالواتوره موقع تماشای این فیلم دارد درک نماید . سینما پارادیزو یکی از فیلم های تحسین شده تاریخ سینما و برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال ۱۹۹۰ مـی باشد .

سرویس هوایی مخفی :

این از آن فیلم هایی بود کـه حسابی عتیقه شده بود و تازه یـادم افتاد کـه تا بـه حال تماشایش نکرده ام! فیلم متوسط و قابل تحملی بود با دو بازی با مزه از مل گیبسون و رابرت داونی جونیور جوان آن سال ها (سال ۱۹۹۰ - درون ضمن کاگردان فیلم راجر اسپوتزوود است) . نکته جالبش اینجاست کـه رابرت داونی جونیور درون این فیلم درست مثل همـه کاراکترهای جوان و مخالف سیستم دهه های هفتاد و هشتاد فیلم های هالیوودی هست و هیچ نکته بارزی درون بازی اش بـه چشم نمـی خورد کـه باور کنیم این جوان همان رابرت داونی جونیور خواستنی این روزهاست!

یـادآوری :

مدتها بود دنبال تماشای اولین شاهکار سینمایی کریستوفر نولان بودم ، مـی دانستم دوبله شده ، تلوزیون پخش کرده و در یک مقطعی هم سی دی اش تحت عنوان "حافظه" درون بازار بوده اما هرچه مـی گشتم کمتر مـی یـافتم که تا اینکه مجبور شدم علیرقم مـیل باطنی ام از اینترنت دانلود کنم و باید بگویم پشیمان نیستم . فیلمـی خارق العاده با داستانی جذاب و ساختاری شگفت انگیز . باور نمـی کنید اگر بگویم بعد از تماشای فیلم که تا چند ساعت ساختار زمان را گم کرده بودم و نمـی دانستم درون حال هستم یـا درون گذشته؟!!! اگر مقاله مربوط بـه احساسات سینمایی ام را خوانده باشید مـی دانید کـه از بیماری های ذهنی و فراموشی چقدر بدم مـی آید و دلسوزی ام به منظور کاراکتر اصلی فیلم بـه جذابیت آن برایم افزوده هست .

ستون فقرات شیطان :

فکر مـی کردم با فیلمـی ترسناک مواجه هستم اما هنگامـی کـه این فیلم ساخته گیلرمودل تورو محصول سال ۲۰۰۱ اسپانیـا را تماشا کردم متوجه شدم کـه این فیلم ترسناک نیست بلکه اثری دقیقاً مشابه فیلم دیگر کارگردان یعنی "هزار توی پن" هست که درون واقع فیلم دوم با فاصله زمانی پنج سال بعد از ستون فقرات شیطان ، نسخه ای پخته تر و جهان شمول تر محسوب مـی شود . ستون فقرات شیطان هم مشابه "هزار توی پن" با معصومـیت کودکان سر و کار دارد و خطرات مـهیبی کـه این معصومـیت را طی جنگ داخلی اسپانیـا تهدید مـی کرده هست . درون "هزار توی پن" کودک اصلی فیلم درون آخر مـی مـیرد و به سرزمـین خیـالی امن و زیبایی کـه در رویـاهایش جستجو مـی کرد مـی رود اما درون "ستون فقرات شیطان" با اینکه کودکان زیـادی کشته مـی شوند ، کودکان اصلی فیلم زنده مـی مانند لیکن پای پیـاده ، آواره و مجروح ، درون کویری کـه تا نزدیک ترین آبادی اش یک روز راه هست .

غرور و افتخار :

غرور و افتخار ساخته گوین اوکانر محصول سال ۲۰۰۸ آمریکا ، درباره پلیس هایی هست که بـه پلیس بودنشان افتخار مـی کنند اما مرتکب اشتباهاتی شده اند و غرورشان اجازه نمـی دهد بـه این اشتباهات اعتراف کنند چون نتنـها شغلشان را از دست مـی دهند درون خانواده هم سرافکنده خواهند بود چون همـه پلیس های اصلی این فیلم از یک خانواده هستند! داستان فیلم فوق العاده هست ، بدون اینکه مخاطب را فریب دهد او را درگیر داستان مـی کند و بدون استفاده از پیچش ها و غافلگیرهای غیر معمول فیلم های جنایی و پلیسی بـه پایـانی تراژیک مـی انجامد .

کورالین :

خیلی با سبک انیمـیشن های ایست-حرکتی تیم برتون و شاگردانش حال نمـی کنم و در این تکنیک کارهای بچه های استودیو آردمن را ترجیح مـی دهم ، بـه همـین خاطر کورالین (محصول ۲۰۰۹ بـه کارگردانی هنری سلنیک) را هم درون اولویت تماشا نداشتم که تا دیروز ... . فیلم جذابی بود و داستان قرص و محکمـی داشت کـه پیـام های اخلاقی اش را بخوبی به منظور تماشاگر کودوجوان تدوین کرده بود اما درون مورد آن کاراکتر مادر فولادزره نقاط تاریک زیـادی وجود داشت و چندان پرداخت شده نبود بـه همـین خاطر به منظور مخاطب چنان ترسناک بـه نظر نمـی رسد و تماشاگر کاملاًٌ چشم بـه راه پیروزی محتوم کورالین مـی باشد .

پایین شـهر :

پایین شـهر ساخته بن افلک محصول ۲۰۱۰ آمریکا ، با اینکه تعریفش را خیلی شنیده بودم چندان بـه دلم ننشست . شاید فکر کنید بخاطر تاثیر ساخت آرگو توسط افلک باشد اما درون کل موقع تماشای فیلم هیچ چیز هیجان انگیزی ندیدم! با اینکه فیلم ساختاری محکم و بازی هایی فوق العاده داشت از نظر داستانی چیز جدیدی به منظور تماشاگر حرفه ای نداشت و کاملاً قابل پیشبینی بود . بـه نظرم اگر فیلم پایـانی متفاوت داشت جذاب تر مـی شد . مثلاً کاراکتر جیمز کاگلین (با بازی جرمـی رینر) کـه مـی توانست قطب منفی و شر بسیـار خوبی به منظور پایـان فیلم باشد درون درگیری کشته نمـی شد درون عوض بـه این نتیجه مـی رسید کـه چون دو معشوقه دوگان مک ری (با بازی بن افلک) عملیـات آخر را خراب کرده اند بعد همـه چیز زیر سر مک ری بوده و بدنبال انتقام با مک ری کـه بخاطرش جوانی اش را درون زندان گذرانده درگیر مـی شد .

آخرت :

فیلم فیلسوفانـه کلینت ایستوود (سال ۲۰۱۰) با سونامـی مرگبار اقیـانوس هند آغاز مـی شود . راستش قبلاً شنیده بودم کـه این سکانس بسیـار عالی کار شده اما وقتی فیلم را دیدم بـه این نتیجه رسیدمـی کـه ادعا مـی کرده امواج سونامـی درون این فیلم طبیعی بـه نظر مـی رسند اصلاً اهل اینترنت گردی نیست چون بنده فیلم های زیـادی از سونامـی هند و همـینطور سونامـی ژاپن دیده ام و امواج سونامـی این فیلم شباهت چندانی بـه نمونـه های واقعی اش ندارد . اما از این سکانس کـه بگذریم وقتی فیلم وارد فاز داستانی و فلسفی اش مـی شود عالی پیش مـی رود و با همـه بار تلخی کـه دارد پایـانی خوش دارد کـه تعادل را درون فیلم برقرار مـی سازد . آخرت فیلم بزرگی نیست اما نشان مـی دهد کـه کلینت ایستوود درون پایـان هشتمـین دهه عمرش دغدغه هایی خیلی مـهمتر از پرداختن بـه ذرق و برق های ظاهری هالیوود دارد .

قطار فراری (توقف ناپذیر) :

چند روز پیش این فیلم با عنوان "توقف ناپذیر" از یکی از شبکه های سیما پخش مـی شد . با اینکه قبلاً این فیلم ساخته تونی اسکات فقید محصول ۲۰۱۰ آمریکا دیده بودم اما باز هم نشستم و تماشا کردم . چرا؟ چون بازی دنزل واشنگتن درون این فیلم فوق العاده هست و لحظات احساسی کـه خانواده های دو کاراکتر اصلی فیلم را درون حال دنبال اتفاقات نشان مـی دهد بسیـار هوشمندانـه فیلمبرداری شده و تماشای این لحظات لذت بخش هست .

رسم سلحشور :

رسم سلحشور محصول تلفیق سینمای رزمـی مدرن چینی با سینمای وسترن آمریکایی هست که توسط یک کارگردان نچندان شناخته شده سینمای هنگ کنگ ساخته شده هست . فیلم برایـانی کـه عاشق فیلم های رزمـی پر خون و خونریزی باشند جذاب هست اما برایـانی کـه به امـید وجه وسترن بودن آن بـه تماشایش بنشینند چیز درخور توجهی ندارد بویژه کـه فیلم یک اثر استودیویی محض هست و برخلاف سنت فیلم های وسترن بجای بیـابان های وسیع و روشن با محیطی تاریک و بسته کـه محصول جلوه های ویژه کامپیوتری هست مواجه هستیم . فیلم داستان چندان مشخصی ندارد . ماهرترین شمشیرزن قاتل چینی بعد از کشتن همـه افراد قبیله رقیب نوزادی را زنده نگه مـی دارد و برای نجاتش راهی آمریکا مـی شود درحالیکه همدستان سابقش به منظور کشتن نوزاد و پاک نسل آن قبیله بـه تعقیب جنگجو مـی پردازند ... فیلم های زیـادی درون دنیـا ساخته شده کـه ژانرهای رزمـی چینی و وسترن را با یکدیگر تلفیق مـی کنند (چون این واقعیت کـه در نیمـه دوم قرن نوزدهم صدها هزار کارگر چینی بـه امـید یـافتن کار پردرآمد راهی آمریکا شدند ظرفیت این تلفیق را ایجاد کرده است) اما بدون تردید رسم سلحشور را نمـی توان جزو نمونـه های موفق این تلفیق حساب کرد .

ماداگاسکار ۳ : تحت تعقیب درون اروپا :

ماداگاسکار یک انیمـیشن بامزه و غافلگیرکننده ای بود . قسمت دوم آن هم بـه خوبی از ظرفیت های فراوانی کـه برای شوخی داشت استفاده کرده بود و تا آخرین لحظه (عروسی پنگوئن با عروسک) خنده دار بود . اما قسمت سوم برخلاف دو قسمت قبلی نتوانسته درون تمام لحظات جذاب باقی بماند . البته اشتباه نکنید ؛ ماداگاسکار۳ انیمـیشن خوبی هست و داستان خوبی هم دارد اما اصل انیمـیشن ماداگاسکار بر پایـه خنداندن و سرگرم بچه ها بود درحالیکه ماداگاسکار۳ خودش را خیلی جدی گرفته ، لحظات کمـیک درون فیلم هستند اما بین این لحظات پر شده از پیـام های اخلاقی مختلف کـه برایـانی کـه جهت خندیدن بـه تماشای ماداگاسکار۳ نشسته اند فقط حوصله سر بر است!

عصر یخبندان ۴ : جابجایی قاره :

یک بحثی راجب دوبله این انیمـیشن داشتیم کـه اینجا تکرار نمـی کنم و مطلبم را برپای دوبله بهتر یعنی دوبله عرضه شده توسط شرکت هنرنمای پارسیـان مـی نویسم . عصر یخبندان۴ بر پای این ایده شکل گرفته کـه یک سنجاب (اسکرات خودمان) باعث پدیده جابجایی قاره ها شده است! اسکرات قبلاً خیلی خرابکاری کرده بود اما جابجایی قاره ها دیگر نوبر است ، لابد درون قسمت بعدی یک سیـاهچاله فضایی  درست خواهد کرد؟! تازه حرفی هم از غرق آتلانتیس نمـی ! جابجایی قاره ها باعث مـی شود کـه سه دوست قدیمـی (البته بـه همراه مادربزرگ سید) از خانواده هایشان دور بیـافتند . ماجراجویی آنـها و مقابله با دزدان دریـایی جذاب ترین قسمت های انیمـیشن هست درحالی کـه آن بخش های مربوط بـه خانواده جدا افتاده جذابیت چندانی ندارد بویژه با آن داستان زائد و تکراری دوستی مندی با یک موش کور! بخش پایـانی اوج فیلم هم زیـادی اکشن و پر جنب و جوش شده و سازندگان بـه خاطر این شتاب و جدیت نتوانسته اند مثل اوج های پایـانی سه فیلم قبلی درون دل اکشن و هیجان شوخی های جالب توجهی قرار بدهند .

اما یک نکته دیگر کـه توجهم جلب کرده این هست که چرا سازندگان عصر یخی دیگر هیچ اشاره ایی بـه انسان ها نمـی کنند . انسان ها فقط درون فیلم اول حضور داشتند و بعدش چنان بـه کلی حذف شدند کـه انگار سازندگان همان قسمت اول هم اشتباهاً آنـها را گنجانده بودند .

خیرش شوالیـه تاریکی :

خیزش شوالیـه تاریکی یک شاهکار سینمایی دیگر از کریستوفر نولان هست و پایـان بخشی باشکوه بر سه گانـه بتمن وی . اما!!!! خیزش شوالیـه تاریکی برایی شاهکار هست که دو فیلم قبلی را دیده و با جان و دل دوست داشته باشد! شوالیـه تاریکی نسبت بـه آغاز بتمن یـه فیلم مستقل محسوب مـی شد و دو قطب منفی آن یعنی ژوکر و دو چهره خبیث درون فیلم اول هیچ پیش زمـینـه ای نداشتند . اما خیزش شوالیـه تاریکی یک فیلم مستقل نیست . داستان این فیلم هم از ماجرای درگیری بتمن با انجمن سایـه ها و راس الغول درون فیلم اول نشات گرفته و هم تحت تاثیر اعمال هاروی دنت (دو چهره خبیث) درون فیلم دوم هست . بار اول کـه فیلم را تماشا کردم چندان بـه این نکته توجه نداشتم چون دو فیلم قبلی را دست کم یکی پنج بار دیده بودم اما بار دوم کـه با یکی از اقوام فیلم را تماشا کردم متوجه شدم با اینکه مرتب دارم به منظور وی درباره گذشته شخصیت ها توضیح مـی دهم باز هم نمـی تواند آنطور کـه من فیلم را دوست دارم آن را دوست داشته باشد و با علاقه تماشا کند .

بنابراین مـهمترین شرط لذت بردن از تماشای خیزش شوالیـه تاریکی این هست که حتماً هر دو فیلم "آغاز بتمن" و "شوالیـه تاریکی" را قبل از آن تماشا کرده باشید .

اما درون مورد پایـان بندی فیلم هم حتما یک احسنت درست و حسابی بـه نولان گفت با آن شوک بزرگی کـه به تماشاگر وارد مـی کند اما یک انتقاد هم دارم ؛ نولان بلافاصله بعد از شوک دست خودش را رو مـی کند و تاثیر آن صحنـه کلیدی را پیش از نمایشش خنثی مـی نماید درحالیکه مـی شد با جابجا چند نما تماشاگر را همچنان درون شوک نگه داشت و بعد با آن صحنـه شوک دوم را وارد کرد!

به هر صورت توصیـه مـی کنم کـه تماشای این فیلم را بـه هیچ عنوان از دست ندهید کـه تا چند نسل دیگر نمـی توان بتمنی بهتر از این ساخت! و اگر داوران آکادمـی منصف باشند "خیزش شوالیـه تاریکی" لیـاقت قرار گرفتن بین ده نامزد نـهایی اسکار بهترین فیلم سال را دارد .

*

کی گفته کشور دچار بحران اقتصادی است؟! صبح که تا حالا کامـیون ها و تانکرهای حمل سیمان و بیل های مکانیکی و ماشین های سیمان ریزی و ... اعصاب برایم نگذاشته اند! صدجای محله درون حال ساخت و ساز هستند . ظرف شش ماه قیـافه محله مان بـه کلی عوض شده . آخه یکی نیست بـه اینـها بگه کشور کـه دچار گرونی و بحران اقتصادی هست شما چرا یکدفعه دست جمعی بـه فکر ساخت و ساز افتاده اید؟!!!

+ نوشته شده توسط امـین درون شنبه هجدهم آذر ۱۳۹۱ و ساعت 18:53 |




[bamn-f.blogfa.com مشکل جیمی کمیل با مت دیمون چیه]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 22 Sep 2018 05:56:00 +0000